۱۳۸۹/۱۱/۲۲

25بهمن -روز صدای مردم-روز بازگو کردن ناله ی مظلومان


 اینک همۀ ما در آستانه ی آزمونی بزرگ قرار داریم
25 بهمن -روز صدای مردم-روز بازگو کردن ناله ی مظلومان ، روز بگوش رسیدن فریاد مستضعفان ، روز بیداری جستن از ظالمان ، روز آه سرد مادران فرزند از دست داده ، روز پیمان بستن با شهیدان ، روز فریاد آزادی، روز رویش مجدد سبزه های ایران ، روز همبستگی و اتحاد مبارک باد.
25 بهمن آنچنان روز مبارکی در اتحاد ماست که ماجوانان را بر آن داشته است ، به امید روزی بهتر گردهم آییم و ائتلاف 25 بهمن را تشکیل دهیم.با این هدف که در این جامعه استبدادزده هیچ چیزی چون فعالیت های گروهی نمی تواند موانع راهمان را  برطرف کند. از این رو از تمامی فعالان دانشجویی نیز دعوت می کنیم برای برداشتن گام های موثر و هماهنگ تر برای فریاد آزادی با ما همراه شوند.
این روزها هر یک از ما در برابر امتحانی بزرگ قرار داریم. اگرچه صدا و خواست ما در میان طیف گسترده ایرانیان ناچیز است، اما بنا بر وظیفه ای که هر یک از ما ، در برابر شهدا و استواران دربند احساس می کنیم،آنچه را که به نظرمان می رسد با شما هموطنان گرامی در میان می گذاریم.  
نخست با هموطنانی که ما را فتنه گر می نامند.وابسته به بیگانه و دشمنِ دین و مردم می خوانند.، و راه ما را پایان یافته
می بینند و می گویند: چرا در میان صفوف ملت جدایی می اندازید؟
پاسخ می دهیم: بیایید برای یک بار هم که شده فضایی را برای شنیدن صدای معترضان یا عرصه ای را برای سنجیدن شمارِشان مهیا کنید.تمامیت خواهان ، ماه هاست خبر مرگ ما را در زمین و آسمان فریاد می زنند . چه مانورها ، نمایشگاه ها ، مراسم ها و . . . که برگزار کرده اند. این در حالی است که هر روز بر شمار زندانیان افزوده تر و حتی ساده ترین مراسم ها نیز لغو می شود .
اما گروهی بر طبل تفرقه می زنند که حضور و خواستی جز خود را تحمل نمی کنند. حضور سبزها در راهپیمایی 22 بهمن سال گذشته و برخورد خشن و بازداشت های گسترده معترضان که یادتان نرفته . اگر براستی آنچه بود و هست فتنه ای بود و حال نیز مرده است، چرا بیم مهیا کردن فرصتی برای اعتراض وجود دارد. اگر حق شما هستید؟ اگر صداقت نزد شماست؟
اگر ما اندک هستیم؟ با یک بار فرصت برای بیان اعتراضات در رسانه ای عمومی و یا صحنه ای برای تظاهرات ، مهری بر مدعای خود بزنید .
هموطنان و همراهان راه سبز امید ، ایران امروز ما گرفتار استبدادی است که درمان آن کار یکی ، دو روز نیست. میدانیم دل هایتان بی صبرانه در تکاپوی رسیدن به فردا است . ما نیز چون شما هستیم . اما فکر می کنیم امروز نیازمند انقلاب و تحولی عمیق نه صرفاًدر میان سردمداران قدرت که در بین خودمان هستیم.نگاهی دقیق تر به محیط پیرامون ما گواه این است .
 به رواج دروغ و ریاکاری در این سال ها نگاه کنید.به مطلق نگری و سیاه و سفید کردن هایمان. به تعصب هایی که گاهی  روا میداریم بنگریم!
آری! اما چنین و چنان زخم هایی بر چهره ی جامعه جز به یک درمان چاره نمی یابد؛ دارو و درمانی چون آگاهی بخشی. همچنان که این موضوعات مطرح می شود ، این سوال برای خود ما هم پیش می آید که آگاهی بخشی تا به کی؟
به نظر ما چند جوانه و همراه شما آگاهی بخشی نه تنها پایانی ندارد بلکه برای گسترش و تعمیق آن در ایران ما نیاز به ظهور گسترده جنبش و پخش بذر امید است .
به این مرحله که می رسیم و سخن از ظهور جنبش تجلی می یابد ، نگرانی ست که ما را فرا می گیرد : مبادا عمق سیاست های تبعیض آمیز و ظلم های انجام گرفته در جامعه بیمار ِما آغازِ نمودِ خشمی باشد که منجر به تاریکی گسترده تری شود .
به این مشکلات پست تر بودن دیکتاتور های مارا مثلاً نسبت به دیکتاتور مصر نیز اضافه کنید.که در مصر اولین اقدامی که انجام شد قرارگیری تانک ها در مقابل موزه ملی مصر و حفظ سرمایه های دیارشان بود .
 و اما حاکمان ما زمانی که خود را در معرض نابودی می بینند می خواهند همه چیز را با خود به زیر بکشند .
حضور نیرو های لباس شخصی در میان معترضان پس از انتخابات و آتش زدن بانک ها و اموال عمومی توسط آنها را یادمان نرفته است.
با همۀ اینها اما با امید به حضور اندیشه های سبز و همراهی دو یار استوارمان -میرحسین موسوی و مهدی کروبی- و برای رسیدن به مقصدی روشن که اکنون خانواده های بسیاری داغدار از دست دادن جوانه هایشان در این راه پر فراز و نشیب اند و برخی نیز دلتنگ و نگران عزیزان دربندشان ، برخود واجب می دانیم در اوج سیاهی های این دیار قدمی برداریم،قدمی که جز با همراهی هموطنانی که دل در گروی فردای بهتر این دیار دارند ممکن نیست، و از این رو از مراجع  و علما عالیقدر استدعا داریم با حمایت از «روز صدای مردم» خاری در چشمان دیکتاتورها باشند و هزینه برخورد با معترضان را بالا برند.همچنین از تمامی گروه های سیاسی دعوت می کنیم با حمایت و حضور گسترده تر در این روز از موانع دشوار این راه بکاهند.
همچنان که  ما در اوج سرکوب و خفقان قرار داریم ایرانیان بیشماری در آن سوی مرزها فرصت های فراوانی برای کاستن موانع و رساندن صدای استبداد ستیز ملت ایران دارند. ما به عنوان خواهران و برادران کوچکتراز یکایک شما هموطنان عزیز درخواست داریم در این فرصت تاریخی اختلافات را کنارگذاشته و صدای رسایی برای این همه ظلم و سرکوب باشید.
 از همۀ اینها که بگذریم کلید فردای بهتر این دیار در دستان ما و شما هموطنان داخل مرزهای این دیار کهن است. این روزها روزهای سرنوشت سازی است. اگر بخواهیم ، جز ارادۀ ما هیچ چیزمؤثر نیست.
کار امروز برخی از ما پیگیری اخبار و بیانیه ها شده است، غافل از اینکه فرصت ها میگذرد و سرمایه ها انسانی و مادی دیارمان در حال نابودی است. باید برخاست و قدمی برداشت ، نوشتن شعار ،  پخش فراخوان و  یا حتی آگاه کردن یک هموطن و ترغیب آن به تعیین سرنوشتش کاری بزرگ است .
این چنین می شود که همچنان بیشمار می مانیم.
باید مراقب باشیم تا بار دیگر اسیر اشتباهات گذشته نشویم،برداشتن گام ها و شعار هایی که سرکوب هرچه بیشتر ما را فراهم کند کمکی جز به تمامیت خواهان نمی کند. راه چاره در این میان نگاهی انتقادی به حرکات و شعارهای گذشته مان و درس گرفتن از آنها و همچنین فروخوردن خشمی است که اگرچه هزار و یک دلیل برای ابراز آن هست ، اما هزار و دو دلیل نیز ما را بر آن می دارد به خاطر فردایی روشن تر و بهتر خود را کنترل کنیم. فراموش نکنیم که به قول گاندی :"دشمن ما تاریکی است و ما علیه تاریکی شمشیر نمی کشیم ، بلکه چراغ می افروزیم."
اینک، گرچه سهم کوچکی از این موج بیداری داریم ، بار دیگر از تمامی همراهان سبزمان برای ادای حقی که سهراب ها و نداها بر ما دارند و همچنین آنهایی که در اثر سرکوب گسترده امروز حتی نامشان را نیز نمی دانیم و نیز برای پاسداشت استقامت عرب سرخی ها و زیدآبادی ها و طبرزدی ها و نوری زاد ها و یزدی هاو همچنین در آستانه 25 بهمن ماه روز صدای مردم- که توسط دو یار استوار جنبش برای اعلام هبستگی با مبارزات ضد استبدادی مردمان مصر و تونس تعیین شده ، دعوت می کنیم تا یک صدا در شب های 23 و 24 بهمن ماه راس ساعت 22 دردهای مشترک را فریاد کنیم.
ائتلاف 25 بهمن
1389/11/22

*جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد های :
تهران مرکز
علوم و تحقیقات (تهران)
تهران جنوب
*گروه رسا(راه سبز امید)
*جمعی از دانشجویان دانشگاه شیخ بهایی اصفهان



۱۳۸۹/۱۱/۱۸

فراخوان سه گروه دانشجویی برای استقبال از روز صدای مردم



نزدیک است سالگرد بهاری که دل های پرشماری حسرت به ثمر نَنشستن نهالش را می خورند. درحالی که این روزها امواج استبداد ستیزی ، مردمان این نزدیکی ها را فراگرفته به سی و دومین سالگرد بهار آزادی در ایرانمان نزدیک می شویم.بهاری که اکنون از آن جز نامی باقی نمانده است.
هر روز بخشی از سرمایه های انسانی و مادی و فرصت های پیشرفت این دیار ازدست می روند. انسان های آزاده بسیاری ، هر کدام با کوله باری از تجربه و دانش، به بند کشیده شده اند. خانواده های بیشماری از لگد کوب شدن جوانه هایشان در اندوه فرورفته اند. آنانی هم که بر مسند امورند آنچه در کلامشان جلوه می نماید دروغ و ریا است. روند تحولات ، خواست ها و هدف ها را در میان ملت های آزاده دیگر آن چنان که خود می پسندند می نمایانند. از سویی حاکمان مصری را به مدارا با معترضان سفارش می کنند و  از دیگر سو در 20 ماه گذشته سخت ترین و بی رحمانه ترین رفتارها را با معترضان داخلی روا داشته اند. این ها را همه می دانیم. و با این همه، هر روز از یکدیگر می پرسیم راه حل چیست؟ چه باید کرد؟ اصلا مگر می شود کاری کرد، آیا سرنوشت محتوم مردمان خاورمیانه همین است ؟!
سخن گفتن از آرزوها و دردهای امروز دشوار است، از آنجا که بسیار است. آنچه روشن است این که همه ی ما خواهان روزی بهتر برای این دیاریم. روزی که هیچ عقیده ای محدود و هیچ اندیشه ای  تحمیل نشود . . .
سرعت تحولات در تونس و مصر داغ فرصت های از دست رفتۀ روزهای سبز را  بر دل هایمان نهاده و  ما را بر آن داشته که روز خشمی نو برپا کنیم. برخی هدف را تنها کنار رفتنِ حاکمان از مسندِ قدرت می دانیم و در این راه حاضریم از هر وسیله ای بهره جوییم. شاهد این مدعا زبان و ادبیات امروزِ عده ای  از ماست. 
 ما اکنون می توانیم حاکمیت را تغییر دهیم ولی چه سود که جامعه هنوز به سطح معقولی از خودآگاهی نرسیده است و استعداد تولید موانع مشابه را دارد . چه جای امید است که دیکتاتوری نوینی به ارمغان نیاورد. بیایید لحظه ای به برخوردمان با هنرمندانی که به هر ترتیب مورد استفاده ابزاری حاکمیت قرار گرفته اند ، بیندیشیم یا بت ساختن از همراهانمان را ببینیم...آیا می خواهیم فردا دوباره هر آن کس و هر آنچه نسبتی با حاکمیت امروز داشته حذف یا منزوی کنیم یا قدر سرمایه های هر چند بد پاسداری شده را نگه داریم. می خواهیم به جنگ اسم ها برویم و هر آنچه نشانی از امروز دارد،گرچه خوب، از میان ببریم، یا دوباره می خواهیم ... آه از این همه تکرار...
آری به نظر این چند جوانه در راه سبز ملت ایران، راه رسیدن به فردایی روشن از این مسیر می گذرد . . . آگاهی بخشی . . . که زنده باد خود آگاهی .
همچنان که این موضوع به بحث گذارده می شود ، این سوال برای هر یک از ما پیش می آید که تا به کی...؟ مردمان خسته را چه کنیم ؟ با ادامه این وضع دیگر از آن همه اسیر دربند و خانواده های داغدار چه می ماند؟ از سرمایه های مادی و معنوی این دیار چه خواهد ماند؟
به نظر می آید این مهم جز خواست و اراده ما به چیزی بستگی ندارد. اما در این میان تلاش گسترده برای آگاهی بخشی جز با ظهور جنبش ، با کمترین هزینه ها و متحدترین شکل که عامل استمرار و به ثمر نشاندن آن است، ممکن نیست.
اینک، گرچه سهم کوچکی از این موج بیداری داریم ، برای ادای حقی که سهراب ها و نداها بر ما دارند و نیز برای پاسداشت استقامت تاجزاده ها و زیدآبادی ها و طبرزدی ها و نوری زاد ها و یزدی هاو همچنین در آستانه 25 بهمن ماه روز صدای مردم- که توسط دو یار استوار جنبش برای اعلام هبستگی با مبارزات ضد استبدادی مردمان مصر و تونس تعیین شده ، از تمامی همراهان دعوت می کنیم تا یک صدا در شب های 23 و 24 بهمن ماه راس ساعت 22 دردهای مشترک را فریاد کنیم.
این فراخوان راه به جایی نخواهد برد مگر با حمایت گروه ها ، رسانه های سبز و همچنین دو همراه استوارمان مهدی کروبی و میرحسین موسوی-که بی گمان صدای آنها رساتر از هر رسا است.
به امید همراهی و اتحاد
گروه رسا- راه سبز امید-

اطلاعیه تحریریه - آغاز دوباره هفته نامه رسا



همراهان گرامی پس از مدتی توقف هفته نامه رسا از چهارشنبه چهارم اسفند ساعت 10 در قالبی نو و منسجم تر منتشر خواهد شد. امیدواریم در این گام نو با قدم های پیوسته ، همراه شما هموطنان باشیم. 

بدون همراهی شما نیز گام گذاشتن در این راه میسر نیست. منتظر ایده ها و یادداشت های شما گرامیان نیز هستیم.